کارگر و کارفرما و قوانین

همه چیز در باره قانون کار و مقررات مرتبط

کارگر و کارفرما و قوانین

همه چیز در باره قانون کار و مقررات مرتبط

۱۵ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

 

بهانه‌ها را کنار بگذارید و سبد معیشت را محاسبه کنید/ مزد ربطی به مجرد یا متاهل بودن کارگران ندارد!

بهانه‌ها را کنار بگذارید و سبد معیشت را محاسبه کنید/ مزد ربطی به مجرد یا متاهل بودن کارگران ندارد!

آیا امسال قرار است به بهانه مجرد بودن بسیاری از کارگران یا کهنه شدن اندازه خانوار متوسط، حتی روی کاغذ سبد معیشت را امضا نکنند؛ آیا قرار است با این چانه‌زنی‌های غیرقانونی و باطل، درصد افزایش مزد را نسبت به همیشه تقلیل دهند؛ آیا پایین تر از خط فقر مطلق هم قرار است خطی تعریف و رسم شود و مزد کارگران، مزدی برابر با سقوط به زیر آن خط فرضی باشد؟!

به گزارش خبرنگار ایلنا، «دستمزد» مهمترین مساله و دغدغه کارگران است، هم برای کارگران شاغل و هم برای کارگران بازنشسته؛ آنچه در افواه «روزی» نامیده می‌شود و در ادبیات اقتصادی به آن، «درآمد ماهانه خانوار» اطلاق می‌شود، برای طبقه کارگر، همان دستمزدی است که سالانه توسط شورایعالی کار تعیین می‌شود.

بیش از ۷۰ درصد کارگران شاغل کشور، دستمزد ماهانه شان، بی‌کم و کاست، همان حداقل مزد مصوب شورایعالی کار است که بعد از ساعت‌ها چانه زنی و مذاکره، اصولاً با توافق سه گروه کارگری، کارفرمایی و دولتی تعیین می‌شود که البته سال گذشته در مذاکرات مزدی ۹۹، نظر و رای نمایندگان کارگری نادیده گرفته شد و با استناد به قانون مصوب دوران احمدی نژاد، اجماع بر سر دستمزد جای خود را به رای اکثریت حاضران جلسه داد و در نهایت، مزد با امضای کارفرمایان و دولت و بدون توافق کارگران تعیین شد.

برای بازنشستگان نیز، مفاد ۹۶ و ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی (مفاد مزدی این قانون) براساس سنت چندساله به اجرای مصوبات مزدی شورایعالی کار تقلیل یافته است و بنابراین بیش از ۷۰ درصد کارگران بازنشسته نیز به تاسی از حداقل بگیران کارگری، همان حداقل مزد مصوب شورایعالی کار را با یک حاشیه مزدی چند ده هزار تومانی دریافت می‌کنند.

بهانه‌های جدید کارفرمایان

اما علیرغم اهمیت بحث دستمزد مصوب شورایعالی کار برای بیش از ۲۰ میلیون خانوار کشور که گستره عددی آن، بیش از نیمی از جمعیت کشور را در برمی‌گیرد، هر سال در کمیته دستمزد که یک کمیته تخصصی ذیل شورای عالی کار است بهانه‌ها و ترفندهای محیرالعقولی برای طفره رفتن از بحث اصلی یعنی محاسبه سبد معیشت خانوار حداقلی – موضوع بند دو ماده ۴۱ قانون کار- در دستور کار قرار می‌گیرد؛ هدف ساده است: نمی‌خواهند حق قانونی کارگران را حتی روی کاغذ به رسمیت بشناسند.

امسال به گفته فعالان کارگری بحث اندازه یک خانوار متوسط و نوع چیدمان خانوار را پیش کشیده‌اند؛ بحث‌هایی از این دست که باید بدانیم چند درصد کارگران شاغل، مجرد هستند و در خانوارهای کارگری، چند نفر نان آورند و به تامین معاش کمک می‌کنند.

سال پیش، بحث دنباله دار و پرحاشیه‌ای به عنوان «مزد منطقه‌ای» پیش کشیدند که البته امسال نیز در دو جلسه ابتدایی کمیته دستمزد و قبل از بهمن ماه، آن را دنبال کردند؛ اما از آنجا که تحقیقات مستقل مرکز پژوهش‌های سازمان تامین اجتماعی که به خواست کمیته دستمزد صورت گرفته بود، اثبات کرد که هنوز زیرساخت‌های مزد منطقه‌ای و مزد صنوف در ایران فراهم نیست و نمی‌توان در مزد ۱۴۰۰ به این عرصه‌ها ورود کرد، ماشین مذاکره را از ریل خارج کرده و در ریل ناهموار جدیدی انداختند؛ دولتی‌ها ادعا کردند اصلاً ۳.۳ نفر را برای اندازه خانوار متوسط به رسمیت نمی‌شناسیم؛ ادعا کردند بسیاری از کارگران، مجرد هستند و نباید در مورد آنها سبد معیشت خانوار متوسط را محاسبه و مبنای تعیین مزد قرار داد و در سطحی فراتر آنگونه که محمدرضا تاجیک (یکی دیگر از نمایندگان کارگران در کمیته دستمزد) می‌گوید: ادعا کردند وظیفه محاسبه سبد معیشت، اصولاً برعهده ی کمیته دستمزد نیست و این دولت است که باید بخش‌هایی از سبد از جمله مسکن، آموزش و بهداشت را برای کارگران فراهم کند و حالا که این کار را نمی‌کند، پس کمیته دستمزد اساساً نباید محاسبات سبد را به سرانجام برساند!

مزد «مشروط» نیست!

این بحث‌های کاملاً انحرافی به گفته حسین اکبری (فعال مستقل کارگری) فقط با هدف تقلیل دادن هرچه بیشتر مزد مصوب مطرح می‌شود. او به ایلنا می‌گوید: می‌خواهند تا جایی که می‌توانند مزد را تقلیل داده و درصد افزایش مزد را کاهش دهند؛ سال قبل، سراغ مزد منطقه‌ای رفتند و امسال ادعا می‌کنند کارگران مجرد باید کمتر دستمزد بگیرند؛ این نوع ادعاهای غیرقانونی در شرایطی مطرح می‌شود که دستمزد دریافتی کارگران، حتی کفاف نان خالی را نمی‌دهد و حتی یک کارگر مجرد با این مزد مصوب نمی‌تواند زندگی کند؛ حال آنکه در تعیین دستمزد، مختصات فردی و جسمی و خانوادگی کارگران نباید به هیچ وجه دخیل باشد.

مشروط نبودن دستمزد به مختصات کارگران و شرایط جسمی و خانوادگی آنها، از متن واضح و غیرقابل تفسیر ماده ۴۱ قانون کار –تنها ماده مربوط به تعیین دستمزد کارگران- کاملاً مشخص است.

بند دوم این ماده قانونی، غیرقانونی بودن استدلال جدید کارفرمایان را نشان می‌دهد؛ در این بند آمده «بدون توجه به مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگی‌های کار محوله شده» باید مزد به گونه‌ای باشد که زندگی یک خانواده متوسط که اندازه آن را مراجع رسمی تعیین می‌کنند، تامین شود. براساس اعلام مراجع رسمی، اندازه یک خانوار متوسط ایرانی، کماکان ۳.۳ نفر است و لذا نمی‌توان استدلال کرد چون نرخ فرزندآوری و نرخ ازدواج پایین آمده از اندازه خانواده کاسته شده است! آخرین آمارگیری رسمی همان ۳.۳ نفر را همچنان تایید می‌کند و تا زمانیکه یک آمارگیری رسمی جدید صورت نگیرد، این عدد همچنان اعتبار دارد و باید مبنای محاسبات قرار بگیرد.

ایلنا

اینهمه، ترفندها و پولتیک‌های کارفرمایان برای فرار از افزایش عادلانه مزد است؛ اکبری تاکید می‌کند: هر زوری که دارند می‌زنند و از هر دری که بتوانند، ورود می‌کنند تا مزد را تقلیل دهند و از آنجا که کارگران تشکل‌های قدرتمند و مستقل و قدرت چانه زنی مناسب ندارند، طرف مقابل همه جوره سعی می‌کند حرف خود را به کرسی بنشاند.

استدلال مجرد بودن کارگران مردود است!

او به یک استدلال بی‌پایه یعنی «مجرد بودن تعداد زیادی از کارگران» اشاره می‌کند و می‌گوید: این ادعا که مزد را به تجرد و تاهل مربوط کنند، نوعی جنایت و حق کشی است؛ فرض کنید یک کارگری مجرد باشد، همه آینده و زندگی او به این بستگی دارد که بتواند کمی پس‌انداز کند و فردا خانواده تشکیل دهد؛ اگر قرار باشد کمتر دستمزد بگیرد، همه آینده جوانان بر باد می‌رود کما اینکه همین امروز با این مزدهای ناچیز، نرخ ازدواج پایین است؛ این نوع دسته‌بندی‌ها بازهم این نرخ را پایین‌تر خواهد آورد و تشکیل خانواده به قهقهرا می‌رود.

استدلالات کارفرمایان، حربه‌ای برای تقلیل درصد افزایش مزد است و می‌خواهند با به انحراف کشیدن مسیر مذاکرات و جلسات مزدی، تا جایی که می‌توانند قانون را دور بزنند؛ اما در مقابل این استدلال می‌توان یک نظریه متقن برای رد آن ارائه کرد؛ اولاً قانون به هیچ وجه به چنین تمایزگذاری‌هایی مجوز نمی‌دهد و مزد هیچ ربطی به نوع زندگی کارگر ندارد؛ ثانیاً در کنار کارگران مجرد، کارگرانی هستند که تنها سرپرست و نان‌آور یک خانواده بزرگ مثلاً ۷ نفره هستند؛ چرا آن‌ها را در نظر نمی‌گیرید؟! این ۳.۳ نفر، متوسط اندازه خانوار است به این معنا که متوسط خانوارهای ایرانی شامل کارگران مجرد، کارگران بدون فرزند، کارگران صاحب یک فرزند و کارگرانی که فرزندان بیشتر دارند، اکنون ۳.۳ نفر است و مزد باید به گونه‌ای تعیین شود که هزینه‌های خانواده متوسط قابل تامین باشد.

نگرانی بابت آینده: مزد سال بعد چه می‌شود؟

خواسته کارگران مشخص است و نیاز به تکرار و یادآوری ندارد: «جزئیات و بهانه‌ها را کنار بگذارید، سبد را محاسبه کنید و مزد را برابر با نرخ سبد معیشت افزایش دهید.»

هر سال نگرانی‌های جدید برای طبقه کارگر از راه می‌رسد؛ براساس اطلاعات دریافتی، قرار است جلسات کمیته دستمزد هر دوهفته یکبار برگزار شود؛ این یعنی تا آخر بهمن ماه حداقل یک جلسه سه جانبه دیگر برگزار خواهد شد؛ اما مساله اینجاست که علیرغم آماده بودن داده‌های آماری دی ماه، هنوز محاسبات سبد معیشت کلید نخورده است؛ دولتی‌ها امسال شروع به نعل وارونه زدن کرده‌اند و از سالهای قبل هم بیشتر بر طبل مخالف می‌کوبند؛ اکبری می‌گوید: تا وقتی تشکل مستقل و قدرت چانه زنی نباشد، همین است، هر سال باید گفت دریغ از پارسال! انتظار دیگری از دولتی‌ها و کارفرمایان نمی‌رود؛ دولت به وظایف خود در قانون اساسی از جمله تامین مسکن، آموزش و بهداشت رایگان پایبند نیست و کارفرمایان هم «مزد شایسته و قانونی» را اصلاً به رسمیت نمی‌شناسند.

اما آیا واقعاً امسال قرار است به بهانه مجرد بودن بسیاری از کارگران یا کهنه شدن اندازه خانوار متوسط، حتی روی کاغذ سبد معیشت را امضا نکنند؛ آیا قرار است با این چانه زنی‌های غیرقانونی و باطل، درصد افزایش مزد را نسبت به همیشه تقلیل دهند؛ آیا پایین‌تر از خط فقر مطلق هم قرار است خطی تعریف و رسم شود و مزد کارگران، مزدی برابر با سقوط به زیر آن خط فرضی باشد؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۰۰
کار مدیر
 

حق جذب مبلغی است که برای جذب نیروی تخصصی بوده و جزء حقوق ومزایایمستمر بوده محسوب می شود وبه منظور کسری حقوق( به پایه حقوق اضافه میشود) آنان پرداخت میشود و در خصوص جذب در مناطق محروم نیز استفاده می شود.

انواع فوق العاده حق جذب

1) براساس پست سازمانی می باشد که بدون در نظر داشتن فردی که پست سازمانی را دارد و با توجه به مواردی مانند گسترده فعالیت سطح سازمانی، نحوه ی پاسخ به ارباب رجوع، سطح های مختلف ارتباطات سازمانی، ریسک پذیری و حساسیت شغلی و استفاده از نرم افزارهای تخصصی سازمانی برای یک بار در کمیته مربوطه مورد بررسی قرار می گیرد ودر نرم افزار تشکیلات به صورت امتیاز پست سازمانی منظور می گردد.

2) طبق شایستگی های فردی است که بر اساس میزان رضایتمندی مدیر،مدرک تحصیلی مرتبط با پست سازمانی نخبگان ،ساعات آموزشی مرتبط با پست سازمانی و سابقه خدمت منظور می گردد.
میهن رایان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۰۲
کار مدیر

قانون مربوط به تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران

مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۰ قانونی را تحت عنوان ” قانون مربوط به تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار ” تصویب نمود که در آن میزان و مبلغ پاداش سالانه و عیدی کارگران تعیین شده است. بر اساس این قانون کارفرمایان کارگاه هایی که مشمول قانون کار می باشند، موظف به پرداخت مبلغی تحت عنوان پاداش و عیدی در پایان هر سال به کارگران خود می باشند که این امر یکی از تکالیف قانونی مهم برای کارفرمایان محسوب می شود و جنبه آمره دارد.

در واقع پاداش مذکور حق کارگر است و لطف کارفرما به کارکنان خود محسوب نمی شود. در صورتی که کارفرما مبلغ تعیین شده پاداش و عیدی کارگران را در پایان سال به آنان پرداخت نکند مطابق قانون کار، کارگران حق اعتراض به مراجع تشخیص و حل اختلاف قانون کار را خواهند داشت و می توانند در اداره مربوطه از کارفرمای خود شکایت کنند.

میزان عیدی و پاداش سالانه کارگران

بر اساس قانون مربوط به تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار تمامی کارفرمایان موظفند به هر یک از کارگران خود به نسبت یک سال کار معادل ۶۰ روز آخرین مزد یا همان ۲ ماه دستمزد پایه به عنوان پاداش و عیدی بپردازند. این مبلغ حداقل دریافتی کارگرانی است که قرارداد ۱۲ ماهه سالانه برای سال جاری با کارفرمای خود دارند.

قابل ذکر است که قانون کار برای عیدی های پایان سال حد و حدودی تعیین کرده است و به این صورت است که مبلغ پرداختی به عنوان عیدی به هر یک از کارگران نباید از سقف ۳ برابر مبنای دستمزد مصوبه کارگران یعنی ۹۰ روز حداقل مزد روزانه قانونی تجاوز کند. در لایحه قانونی تامین منافع کارگران مصوب ۱۳۵۹ شورای انقلاب و ماده واحده قانون مربوط به تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار مصوب ۱۳۷۰ مجلس شورای اسلامی، به صراحت اعلام شده که پرداخت هر گونه وجهی بابت پاداش سالانه و عیدی علاوه بر میزان های مقرر در قوانین یاد شده مجاز نمی باشد.

به طور مثال اگر حداقل حقوق کارگری یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان باشد حداقل عیدی او به میزان دو ماه دستمزد پایه معادل ۳ میلیون تومان خواهد بود. حال اگر حقوق دریافتی آن کارگر به گونه ای باشد که میزان دو ماه دستمزد او از سه برابر دستمزد پایه وی یعنی از ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بیشتر شود، حداکثر مبلغ پاداش سه برابر دستمزد معادل ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را دریافت خواهد نمود.

زمان پرداخت عیدی سالانه کارگران

بر اساس تبصره یک ماده واحده قانون مربوط به تعیین پاداش و عیدی کارگران، زمان پرداخت عیدی در پایان سال است و هر گونه وجه پرداختی به کارگران در طول سال به عنوان عیدی در صورت توافق بین کارگران و کارفرما صرفأ علی الحساب خواهد بود و جزء عیدی پایان سال می تواند محاسبه شود. نهادهای کارگری برای جلوگیری از مسئله افزایش تورم در پایان سال پیشنهاد داده اند که پاداش و عیدی با فاصله بیشتری از روزهای منتهی به عید نوروز پرداخت شود تا بار افزایش قیمت ها روی خانواده ها فشار نیاورد. معمولأ بر اساس عرف کارگاه‌ ها، کارفرمایان در ۲ ماه پایانی سال عیدی کارگران خود را پرداخت می‌ کنند و سقف زمان پرداخت عیدی کارکنان برای آن ها پایان اسفند ماه است.

گاهأ واحدهای کارگری در پایان نیم سال اول مبالغی را تحت عنوان علی الحساب عیدی و پاداش به کارگران خود پرداخت می کنند، اما در ادامه سال کارفرما با اعلام این مطلب که با مشکل مالی رو به رو شده است از پرداخت مابقی عیدی سر باز می‌ زند. در این رابطه چنانچه با بررسی و تحقیق، ادعای کارفرما مبنی بر عدم امکان پرداخت علی الحساب پاداش و عیدی به دلیل مشکلات مالی احراز گردد، آن واحد ملزم به پرداخت عیدی به کارگران نخواهد بود.

مبنای محاسبه عیدی و پاداش سالانه در کارگاه ها

در کارگاه هایی که طرح طبقه بندی مشاغل دارند مبنای محاسبه عیدی و پاداش کارگران، مزد گروه و پایه یا مزد مبنا می باشد و در واحدهای فاقد طرح طبقه بندی، مبنای محاسبه عیدی مزد ثابت یعنی مزد شغل و مزایای ثابت پرداختی به تبع شغل خواهد بود. کارفرمایان کارگاه های خصوصی، دولتی، تعاونی، صنعتی، کشاورزی و یا خدماتی باید به کارگران خود عیدی یکسان بدهند و نوع کارگاه تفاوتی در پرداخت عیدی برای کارفرمایان ایجاد نمی کند. بنابراین کلیه کارگران مشمول قانون کار صرف نظر از محل اشتغال و نوع کارگاه به میزان مقرر در مصوبه از پاداش سالانه و عیدی برخوردار خواهند بود.

میزان پاداش و عیدی کارگران پاره وقت

مطابق ماده ۳۹ قانون کار دستمزد و مزایای کارگرانی که به صورت پاره وقت و یا کمتر از ساعات قانونی تعیین شده مشغول به کار هستند، به نسبت ساعات کار انجام یافته محاسبه و پرداخت می شود. پاداش پایان سال و عیدی نیز از این قاعده کلی مستثنی نمی باشد و بر همین اساس محاسبه و پرداخت خواهد شد.

با اتکا به همین ماده قانونی مربوط به کار، در مورد شرایط کارگران پاره وقت این چنین گفته شده است: به کارگرانی که با کارفرمای خود توافق کرده اند، کمتر از حداقل ساعات تعیین شده در قانون کار همکاری داشته باشند نیز پاداش و عیدی تعلق می گیرد و میزان آن به تناسب ساعات کاری که انجام داده اند به آن ها پرداخت می شود.

میزان عیدی کارگران ساعتی

گروه کارگران ساعتی این گونه تعریف می شوند که در طول یک ماه کارکرد ثابتی ندارند و تعداد ساعات مختلفی را به کار می پردازند. این دسته از کارگران و کارکنان به دلیل آن که به صورت ساعتی کار می کنند، حقوق ماهانه ثابت ندارند و دستمزد آن ها در ماه متغیر است. طبق قانون کار به کارگران ساعتی نیز پاداش و عیدی نیز تعلق می گیرد. برای محاسبه عیدی و پاداش این گروه، متوسط و یا میانگین حقوق ۳ ماه آخری که این کارگران مشغول به کار بوده اند مبنای محاسبه قرار می گیرد.

میزان عیدی کارگران فصلی و کارمزدی

کارگران فصلی کارگرانی هستند که کمتر از یک سال تحت نظر کارفرمای خود مشغول به کار بوده و فصل های مختلفی در سال را کار می کنند یا به طور کلی یک سال تمام را کار نمی کنند. به این گروه از کارگران مانند کارگران کشاورزی و ساختمانی که قانون کار شامل آن ها می شود، نیز پاداش پایان سال و عیدی تعلق می گیرد. میزان مبلغ پاداش و عیدی کارگران فصلی و همچنین کارگران سایر کارگاه های مشمول که کمتر از یک سال در کارگاه کار کرده اند، باید بر اساس همان پایه مزد دریافتی آن ها در ۶۰ روز (۲ ماه) ولی متناسب با تعداد روزهای کارکرد آن ها در سال محاسبه و پرداخت شود. مبلغ پرداختی به همین دلیل برای هر ماه نباید از یک دوازدهم سقف تعیین شده موضوع ماده واحده این قانون بیشتر شود.

شرایط عیدی کارگرانی که با کارگاه خود قطع رابطه کرده اند

چنانچه کارگری در طول سال اخراج یا بازنشسته شده باشد و یا حتی استعفا داده باشد و در کل به هر طریقی روابط او با کارفرما و کارگاهی که در آن شاغل بوده قطع شده باشد، به تناسب مدت زمان و تعداد روزهای کارکردش باید پاداش سالانه و عیدی دریافت نماید.

تاثیر مرخصی های استعلاجی بر عیدی

بر اساس ماده ۷۴ قانون مربوط به کار، مدت زمانی که یک کارگر به مرخصی استعلاجی برای بهبود بیماری می رود، در صورتی که سازمان تامین اجتماعی آن را تایید کند، جزء سوابق کاری کارگر محاسبه می شود. لذا ایام مذکور مشمول پرداخت پاداش سالانه و عیدی نیز خواهد بود.

پاداش های موردی در طول سال ارتباطی با عیدی دارد؟

پاداش های موردی که از سوی کارفرما به کارگران مشمول قانون کار در قبال انجام فعالیت با کیفیت و کمیت بیش از حد معمول و همچنین خدمات فوق العاده و برجسته پرداخت می شود، جدای از عیدی و پاداش سالانه قانون مصوبه ۱۳۷۰ مجلس شورای اسلامی می باشد و پرداخت آن ها از لحاظ قانون ممنوعیتی ندارد، اما کارفرما نمی ‌تواند این گونه پاداش ‌ها را به حساب پاداش آخر سال و عیدی کارگران بگذارد.

با توجه به این که در قانون مربوط به تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار کلمه “سالانه” عنوان شده به این معنی است که مبلغ پاداش و عیدی باید در پایان هر سال پرداخت شود. بنابراین پاداش های نقدی و غیر نقدی که در طول سال به طور موردی پرداخت می گردد، هیچ گونه ارتباطی با پاداش آخر سال و عیدی کارگران ندارد.

مواردی از پرداخت های کارگاه که در محاسبه عیدی کارگران لحاظ می گردد

مبنای محاسبه و پرداخت عیدی و پاداش آخر سال کارگران مشمول قانون کار، مزد و فوق العاده هایی است که کارگر به سبب اشتغال در شغل مربوطه دریافت می کند. به عبارت دیگر تمامی مزایایی که افراد به نوعی در ارتباط با شغل خویش دریافت می کنند از اجزاء مزد به حساب می آید.

لازم است بدانید که عیدی کارگر نیز بخشی از مزد و حقوق اوست و به این ترتیب، سختی کار، فوق العاده شغل و هر آنچه که به تبع شغل به کارگر داده می شود باید در محاسبه پاداش و عیدی وی لحاظ شود، اما مزایای رفاهی و انگیزشی از قبیل کمک هزینه مسکن، بن خوار و بار، حق عائله مندی و پاداش افزایش تولید جزء مزد و حقوق کارگر به شمار نیامده و در پرداخت عیدی و پاداش محاسبه نمی‌ شود.

ویسمن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۵۶
کار مدیر

با ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی نان خالی هم از سفره‌های کارگران پَر می‌کشد/ افزایش صد درصدی مزد کافی نیست/ دستمزد کارگران را به دلار بپردازید!

با ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی نان خالی هم از سفره‌های کارگران پَر می‌کشد/ افزایش صد درصدی مزد کافی نیست/ دستمزد کارگران را به دلار بپردازید!

همه فعالان کارگری بر سر یک چیز متفق‌القول‌اند: افزایش ۱۰۰ درصدی دستمزد هم دیگر مکفی نیست! تصمیم نمایندگان مجلس، نرخ تورم را در سال آینده بازهم افزایش خواهد داد و بحران معیشتی تشدید می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مجلس انقلابی تصمیم گرفته نرخ ارز را در سال ۱۴۰۰، به ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان برساند؛ تمام استدلال مجلسی‌ها این است: می‌خواهیم بساطِ رانتِ ارز ۴۲۰۰ تومانی از جامعه برچیده شود و این در حالیست که همه کارشناسان اقتصادیِ دلسوز طبقه‌ی کارگر و همه آنهایی که قلب‌شان به راستی برای تولید و سازندگی مملکت می‌تپد، هشدار می‌دهند که حذف کامل ارز ۴۲۰۰ تومانی و تثبیت نرخ ارز رسمی ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی می‌تواند فاجعه‌ی معیشتی دوسال و چندماهِ اخیر را به نقطه‌ی اوج خود برساند.

 مسیری که از ابتدای سال ۹۷ با شوک‌تراپی ارزی در پیش گرفته شد، سفره‌ی کارگران و مزدبگیران کم‌درآمد را آهسته و بطئی، تحلیل برد؛ تا جایی که امروز  از این سفره‌ها، فقط نان خالی باقی مانده است. حالا تصمیم نمایندگان مجلس برای گران‌تر کردن ارز، می‌تواند تیر خلاصی باشد که به این سفره‌های خالی شلیک می‌شود.

تورم فقط در بخش خوراکی‌ها ۶۰ درصد است/ رکورد تورم نگران‌کننده است

اما از سوی دیگر، در دولتی که به گفته‌ی تمام نمایندگان کارگری در جلسات مزدی ۹۹، وعده‌ی تثبیت نرخ تورم داده است و ادعا کرده اجازه نمی‌دهد نرخ تورم در سال ۹۹ از ۱۵ درصد فراتر برود، اعداد و ارقام تورمی، دو برابر این رقمِ وعده داده شده پشت سر گذاشته‌ شده؛ امروز در سطوح مختلف با تورمی مواجه هستیم که پیش از این هرگز سابقه نداشته است. ۵۰۰ برابر شدن نرخ مسکن از ابتدای ۹۷ تا نیمه ۹۹، یک شاخص آشکار برای سقوط معیشتی و افزایش نرخ قیمتهاست و داده‌های تورمی دی ماه که در ابعاد مختلف رکوردشکن بوده است، شاهد روشن دیگری بر یک ادعاست: کارگران شاغل و بازنشسته دیگر به راستی نان خالی برای خوردن ندارند!

آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که در دی ماه ۹۹، نرخ تورم سالانه برای خانوارهای کشور به ٣٢,٢ درصد رسیده که نسبت به همین اطلاع در ماه قبل، ١,٧ واحد درصد افزایش نشان می‌دهد. نرخ تورم نقطه‌ای دی ماه نیز در مقایسه با ماه قبل ١,٤ واحد درصد افزایش یافته است. اما پرده‌ی تراژیک نمایش تورم، در تورم نقطه به نقطه خوراکی‌هاست که در دی ماه ۹۹ دیگر به راستی رکورد زده است.

داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد در دی ماه، نرخ تورم نقطه‌ای گروه عمده «خوراکی‌ها، آشامیدنی ها و دخانیات» با افزایش ٢.٠ واحد درصدی به ٥٩.٩ درصد رسیده است. در عین حال، تورم نقطه به نقطه‌ی گروه «کالاهای غیر خوراکی و خدمات» با افزایش ١.٢ واحد درصدی به ٣٩.٩ درصد رسیده است.

افزایشِ هرچه بیشترِ نرخ تورم خوراکی‌ها با ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی

تورم نقطه به نقطه‌ی حدوداً ۶۰ درصدی خوراکی‌ها در دی ماه ۹۹، به معنای این است که خانوارهای کشور در دی ماه سال جاری باید ۶۰ درصد بیشتر از دی ماه سال قبل، برای خرید یک مجموعه ثابت از اقلام خوراکی هزینه کنند؛ یعنی هزینه‌های زندگی در طول یک سال،  فقط در بخش خوراکی‌ها ۶۰ درصد افزایش داشته است (و باید در نظر داشت که این اعداد و ارقام بسیار محافظه‌کارانه تهیه می‌شوند و به گفته‌ی اعضای کارگری شورایعالی کار، مرکز آمار ایران باید پاسخ بدهد که این قیمت‌ها را چطور تهیه می‌کند و چرا قیمت‌های مبنا با قیمت‌های کف بازار، تفاوت فاحش دارد)؛ هزینه‌های خوراکی از دی ماه ۹۸ تا دی ماه ۹۹، ۶۰ درصد افزایش یافته اما دستمزد کارگران در همین فاصله زمانی، فقط ۲۶ درصد زیاد شده و پایه مزد یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی به یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان رسیده است!

گرانی سرسام‌آور کالاهای خوراکی، به شدت نگران‌کننده است. علیرغم وجود ارز دولتی، خوراکی‌ها در طول یک سال ۶۰ درصد گران شده‌اند؛ حال سوال اینجاست که حذف کامل ارز ۴۲۰۰ تومانی (که بیشترین کاربرد آن در تامین کالاهای اساسی در بخش خوراکی‌های خانوار بوده است) و تامین تمام کالاهای اساسی و خوراکی با ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی، چقدر گرانی بیشتر در راه خواهد بود؟

در این شرایط، اگر قرار باشد قیمت ارز برای همه کالاها حتی خوراکی‌ها، ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان باشد، مزد سال آینده چند درصد باید افزایش یابد تا لااقل قدرت خرید کارگران بیش از این کاهش نیابد و کارگران بتوانند همان «نان خالی» را خریداری کنند؟

برای یافتن پاسخ این سوالات، به سراغ چند فعال کارگری میدانی در واحدها و شهرهای مختلف رفتیم؛ همه این کارگران بر سر یک چیز متفق‌القول‌اند: افزایش ۱۰۰ درصدی دستمزد هم دیگر مکفی نیست!

افزایش صد درصدی مزد بازهم قدرت خرید را کاهش می‌دهد!

حسین رجاییان (فعال صنفی کارگران پیمانکاری معدن چادرملو و رئیس اسبق انجمن صنفی کارگران پیمانکاری این معدن)در این رابطه به ایلنا می‌گوید: دورنمای دستمزد سال بعد، به غایت مبهم است. با توجه به تلاش مجلس یازدهم برای تثبیت نرخ ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی و آنچه از تعیین دستمزد در سال قبل به یاد داریم که در آخرین لحظه، نمایندگان کارگری را کنار گذاشتند و دولت و کارفرما به تنهایی برای مزد تصمیم گرفتند، خیلی به افزایش چشم‌گیر دستمزد امیدوار نیستیم. اما حتی اگر افزایش دستمزد ۱۴۰۰، صد درصد باشد، باز قدرت خرید کارگران با توجه به تورمی که در راه است و گران شدن ارز، کاهش خواهد یافت.

رجاییان اضافه می‌کند: این نگرانی در جامعه کارگری  وجود دارد که امسال هم در مذاکرات دستمزد در لحظات آخر نمایندگان کارگری را کنار بگذارند و دولت و کارفرما به تنهایی تصمیم بگیرند و مزد سال بعد را فقط چند درصد ناچیز افزایش دهند.

ما کارگران هیچ زمان از هیچ طرف – نه اصولگرا و نه اصلاح‌طلب- سودی نبرده‌ایم!

محسن باقری (رئیس شورای اسلامی کار شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و عضو کانون هماهنگی شوراهای استان تهران) در ارتباط با چشم‌انداز تورم و دستمزد در سال ۱۴۰۰ به ایلنا می‌گوید: قبل از هرچیز باید بگویم درصدهای تورمی بانک مرکزی و مرکز آمار واقعی نیست و کارگران این درصدها را قبول ندارند؛ آنچه برای ما حائز اهمیت است، نرخ سبد معیشت و میزان تاثیر تورم بر سبد است.

او با تاکید بر اینکه مذاکرات دستمزد سالهاست از ریل قانونی خارج شده؛ اضافه می‌کند: برای واقعی شدن دستمزد کارگران، باید یک سال را  به عنوان سال مبدا در نظر گرفته و سبد معیشت را به‌روز کرده و دستمزد را براساس آن پرداخت کنند؛ وقتی این اتفاق افتاد، در سالهای بعدتر می‌توان تورم را معیار قرار داد و دستمزد را به اندازه تورم حادث بر سبد معیشت افزایش داد. بنابراین مطالبه‌ی ما مشخص است؛  ابتدا باید در سال ۱۴۰۰ سبد واقعی شود و دستمزد به پایه سبد برسد و بعد در سالهای بعدتر یعنی ۱۴۰۱ به بعد، دستمزد به اندازه تورم سبد زیاد شود. سال قبل، مزد به اندازه نصف سبد معیشت رسمی افزایش یافت که بسیار ناکافی بود؛ در نتیجه با توجه به تورم موجود و تورم انتظاریِ برآمده از ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی، افزایش صد درصدی مزد هم نمی‌تواند دریافتی را به پایه سبد ۱۴۰۰ برساند.

باقری ادامه می‌دهد: در مذاکرات مزدی ۹۹ قول دادند تورم را مهار کنند و روی ۱۵ درصد نگه دارند؛ به این قول وفا نکردند که هیچ، حالا مجلس می‌خواهد نرخ ارز را به ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان برساند؛ این تصمیم یعنی تحمیل تورم جدید به همه کالاها و خدمات؛ با این حساب، باید بگوییم ما کارگران هیچ زمان از هیچ طرف – نه اصولگرا و نه اصلاح‌طلب- سودی نبرده‌ایم؛ همه تصمیمات همیشه به ضرر جامعه کارگری بوده است.

دستمزد کارگران را به دلار بپردازید!

پرویز زعیمی (رئیس انجمن صنفی کارگران ایران پوپلین رشت) نیز در ارتباط با چشم‌انداز مزد ۱۴۰۰ و انتظارات کارگران به ایلنا می‌گوید: برای تثبیت قدرت خرید کارگران (نه افزایش آن) مزد باید صد درصد افزایش یابد چون وقتی ارز گران شود، همه کالاهای اساسی بیش از صد درصد گران می‌شود؛ همین الان در پایین‌ترین نقطه شهر رشت برای اجاره یک آپارتمان ۸۰ یا ۹۰ متری، باید ۷۰ میلیون تومان پول پیش و ماهی ۵۰۰ هزار تومان اجاره پرداخت؛ حقوق کارگر، ۲ میلیون و ۷۰۰ یا نهایتاً ۳ میلیون تومان است، چطور اجاره خانه بدهد، چطور غذا بخورد و چطور هزینه‌های درمان و آموزش خانواده را تامین کند؛ وای به روزی که باز همه چیز گران‌تر شود!

او تاکید می‌کند: افزایش نرخ ارز، به هیچ‌وجه تصمیم درستی نیست؛ دود آن به چشم کارگران و بازنشستگان می‌رود؛ اگر می‌خواهند دلار را ۱۷ هزار و ۵۰۰ کنند، قانونی وضع کنند که دستمزد کارگران هم به دلار پرداخت شود؛ در واقع همان شعار کارگران بازنشسته کاملاً گویای همه چیز است: «حقوق ما ریالی، هزینه‌ها دلاری». الان اگر به دلار حساب کنیم، دستمزد کارگر ایرانی جزو پایین‌ترین دستمزدها در دنیاست؛ شما دستمزد کارگران ایران را با دستمزد پرداختی در همین کشورهای حاشیه خلیج فارس مقایسه کنید؛ آن وقت مشخص می‌شود که چرا کارگران اینهمه تمایل به مهاجرت دارند و حاضرند بروند در کشورهای همسایه، ساده‌ترین کارها را انجام بدهند. با این دستمزدهای فعلی، کارگری در ایران، مصداق برده‌داری مدرن است؛ اگر واقعیت را بخواهیم بگوییم، چیزی جز این هم نیست!

ما را به خیر شما امیدی نیست!

«هادی» کارگر شهرداری سردشت است که نمی‌خواهد نام خانوادگی‌اش در این گزارش بیاید؛ او نیز در ارتباط با چشم‌انداز دستمزد و معیشت در سال ۱۴۰۰ به ایلنا می‌گوید: من به عنوان یک کارگر شهرداری، هرچه می‌گیرم پای کرایه خانه می‌دهم؛ با باقیمانده آن فقط می‌توانم نان خالی به خانه ببرم؛ حالا نمایندگان مجلس که با شعار حمایت از مستضعفان به مجلس رفته‌اند، می‌خواهند ارز را از این که هست، گران‌تر کنند؛ اینها واقعاً نمی‌دانند وضع زندگی کارگران چگونه است؟ دولت هم که در مذاکرات مزدی اجازه نمی‌دهد مزد به اندازه هزینه‌های زندگی افزایش یابد، پس تکلیف ما چیست؟

او ادامه می‌دهد: در این شرایط باید به نمایندگان مجلس گفت ما را به خیر شما امیدی نیست، لطفاً شر مرسانید؛ به دولت هم باید گفت چرا منِ کارگر زحمتکش شهرداری باید از یک آبدارچی دولت کمتر حقوق بگیرم، مگر کمتر زحمت می‌کشم و عرق می‌ریزم؟!

در چنین شرایطی، نمایندگان مجلس پیش‌درآمد یک سال سخت‌تر و مرارت‌بارتر را با افزایش ۵۰ درصدی نرخ ارزِ پیشنهادی دولت به اجرا گذاشته‌اند؛ از تنور دولت هم نانی برای کارگران گرم نمی‌شود و دور از انتظار نیست که امسال دولتی‌ها چانه‌زنی مزد را از همان ۲۵ درصد لایحه بودجه آغاز کنند و به مرگ بگیرند تا نمایندگان کارگری به تب راضی شوند؛ این در حالیست که به اعتقاد همه فعالان صنفی کارگری، افزایش صد درصدی دستمزد هم دیگر به هیچ وجه مکفی نیست. آیا به راستی قرار است نان خالی را هم از سفره‌های ۱۴۰۰ِ طبقه‌ی کارگر فاکتور بگیرند؟!
ایلنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۳۹
کار مدیر

 

مدیری که ماهانه ۳۳ میلیون تومان حقوق بگیرد و مالیات حقوقش بیش از دو برابر دستمزد یک کارگر باشد، چه درکی از خط فقر و حقوق ۲ تا ۳ میلیون تومانی یک خانوار کارگری با هزینه های سرسام آور دارد؟

به گزارش پایگاه خبری کارگر نیوز؛ بر اساس مصوبه کمیسیون تلفیق برای سقف معافیت مالیاتی حقوق در سال 1400، مدیری که 33میلیون تومان یعنی سقف حقوق را بگیرد، باید 6 میلیون و 450 هزار تومان مالیات بپردازد که دریافتی وی 26میلیون و 550هزار تومان می شود. این میزان مالیاتی که یک مدیر پرداخت می کند، تقریباً بیش از دو برابر دریافتی یک کارگر است. این مساله عمق فاجعه را در اختلاف طبقاتی بین اقشار ضعیف و برخوردار در کشور نشان می دهد.

در شرایطی که تورم همچنان می تازد، و درخواست های قشر کارگری برای ترمیم دستمزد هم به جایی نمی رسد، به نظر می رسد، قشر مدیران عالی که بالاترین دستمزد و حقوق را هم می گیرند، درکی از مساله خط فقر و وضعیت اسفناک معیشتی یک خانوار کارگری ندارند و نمی توانند حس کنند وضعیت کارگری را که برای تأمین حداقل معاش زندگی خود باید با سخت ترین شرایط ممکن کار کند و در نهایت پایان هر ماه, حقوقی را دریافت کند که کفاف 10 روزش را هم ندهد. بر همین اساس، این مدیران احتمالاً درک درستی از حداقل دستمزدی که می تواند حداقل‌های یک خانوار کارگری را تامین کند، ندارند.

* حداقل هزینه مورد نیاز یک خانوار کارگری در سال 99 حدود 7 میلیون تومان

هزینه سبد معیشت خانوار در سال 1399 با این مبنا که سرانه مصرف سالانه گوشت قرمز در ایران برای هر نفر 1140 گرم، گوشت سفید 1920 گرم، لبنیات 7500 گرم، برنج 2900 گرم، روغن 1100 گرم و قند و شکر 1200 گرم است، باتوجه به متوسط قیمت هر کیلو گوشت قرمز 120 هزار تومان، گوشت سفید (مرغ و ماهی) 30 هزار تومان، برنج 30 هزار تومان، روغن 12 هزار تومان، قند و شکر 10 هزار تومان و لبنیات 6800 تومان است، هزینه مصرف هر ماه یک خانواده چهارنفره برای این چند قلم ماده غذایی برابر با یک ‌میلیون و 428 هزار و 800 تومان بوده است اما محاسبه مجموع هزینه‌های ماهانه این خانوار بر اساس جدول �هزینه‌های اقلام خوراکی سبد معیشت خانوار براساس قیمت کالاها در دی 1399� بالغ‌بر 2میلیون و 298 هزار تومان می‌شود.

البته به این سبد معیشت باید هزینه مسکن، حمل‌ونقل، ارتباطات، سوخت، پوشاک، بهداشت و درمان، آموزش، تفریحات و سرگرمی، دخانیات و... را نیز افزود که طبق محاسبه کارگروه دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار در زمستان 1398 به رقمی بالغ‌بر 4 میلیون و 940 هزار تومان رسیده بود. در حالی که افزایش چند نوبت قیمت کالاها در سال 99 همه آن معادلات را به هم زده است و در زمان حاضر یک خانوار کارگری با درآمد ماهانه حدود سه میلیون تومان که 2 میلیون و 300 هزار تومان آن فقط هزینه خوراک اعضای خانوار می‌شود باید هر ماه با در نظر گرفتن حداقل هزینه‌کرد برای دیگر اقلام مصرفی خود ازجمله اجاره‌بها حدود یک‌ میلیون و 500 هزار تومان، حمل‌ونقل 450 هزار تومان، ارتباطات 250 هزار تومان، پوشاک 700 هزار تومان، آموزش 350 هزار تومان، بهداشت و درمان 1میلیون تومان و سرگرمی 300 هزار تومان پرداخت کند که این پرداختی‌ها مجموع هزینه‌های ماهانه را به رقمی در حدود 7 میلیون تومان می‌رساند. البته تمام این موارد در حداقل ها و حدودی محاسبه شده است.

علی محمد عزیزی، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران با اشاره به اینکه کارگران قامتشان زیربار فقر و مشکلات خم شده و عزت آنان نشانه گرفته شده است گفت: دولت جز شعار هیج گاه به وعده خود در راستای خدمت به قشر کارگری جامه عمل نپوشانده، فاصله عمل تا شعار از زمین تا آسمان تناقص دارد، کدام وعده عملیاتی شده است، معیشت،؟؟

عزیزی افزود: بیش از 95 درصد جامعه کارگری کشور بدون امنیت شغلی بوده و زندگانی را پر از فشار و استرس مضاعف از بلایای طبیعی و غیر طبیعی تجربه می‌کنند، از سوی دیگر کارگران از لحاظ خط فقر در بدترین وضعیت موجود قرار دارند.

بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران با بیان اینکه قانون کار بسیار کهنه و قدیمی است افزود: مجلس به عنوان وکیل مردم در خانه مردم و در کمسیون های کارگری هنوز نتوانسته به این مهم سامانی بخشیده و در دستور کار قرار دهد و سالهاست اصلاح این قانون معطل مانده است. تأمین اجتماعی که سرمایه گران بهای کارگر و کارفرمایان است در همه جای دنیا توسط این دو قشر اداره می شود.

وی با بیان اینکه سال گذشته سه جانبه گرایی در تعیین مزد رعایت نشد گفت: اگر سه جانبه گرایی به معنای واقعی کلمه تعریف شده است، نتیجه عدم امضا نمایندگان کارگران در مزد 98 برای 99 چه شد؟ کارگری که نه پشتوانه شخصی دارد و نه دولتی, چگونه می تواند مثبت فکر کند, مجبور است که از کارش بزند.

عزیزی بیان کرد: کارگران بارها به عنوان ستون فقرات تولید ثابت کرده اند که نسبت به انقلاب حساسیت هایی دارند, تلاش های بسیاری برای کشور کرده اند اما همواره سهمشان از زندگی سختی ها و دشواری ها بوده و روز به روز سفره هایشان کوچکتر شده است.

وی ادامه داد: کارگران تابع قانون کار آرزوی تجربه یک روز بی دغدغه فکری را دارند, دولت با تبیین سیاست های غلط باعث عمق شکاف شریف ترین قشر کشور شده است.

عزیزی ادامه داد: کارگرانی که حقوق زیر2 میلیونی با خط فقر10میلیونی را تجربه می کنند, هرگز نمی توانند شاداب باشند, در حال حاضر امیدواریم مجلس و دولت با نظر مساعد تشکلهای کارگری به نتیجه ای کارآمد برای این قشر سرنوشت ساز در عرصه های مختلف برسند و شاهد دستمزدی در شأن کارگران باشیم.

 وی با بیان اینکه کارگران حدود یک سال منتظر تصمیم برای دستمزد بوده اند گفت:امیدواریم دستمزدی برای سال 1400 تعیین شود که زندگی کارگران را دچار مشکل نکند.

کارگرنیوز

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۵۰
کار مدیر

 

 

گرانی بیشتر و سرکوب مزدی افزون‌تر در راه است/ سه برابر شدن یارانه‌های معیشتی هم دردی را دوا نمی‌کند

 

مصائب نظام یارانه‌ای تا امروز به خوبی خود را نشان داده است اما بازهم دولت با وعده‌ی «یارانه بیشتر» قصد دارد گرانی نرخ ارز را در همه سطوح نهادینه کند و از کنترل قیمت‌های اساسی حتی روی کاغذ هم دست بردارد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از مختصات اساسی و متمایزکننده بودجه ۱۴۰۰، «حذف ارز دولتی» است؛ دولت در طراحی بودجه سال آینده برخلاف سه سال قبل، ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی را به کلی حذف کرده و قیمت ارز را ثابت و به نرخ ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان در نظر گرفته است.

دوازدهم آذرماه، در روز ارائه لایحه بودجه به مجلس شورا، سخنگوی ستاد بودجه از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از لایحه بودجه سال آینده خبر داد و گفت:‌ برای سال آینده فروش ۲.۳ میلیون بشکه نفت در روز پیش‌بینی شده است.

تغییرات ارزی در بودجه ۱۴۰۰

مژگان خانلو در این رابطه توضیح داد: در جزء ۴ بند ب تبصره یک لایحه بودجه آمده است، در صورت تغییر نرخ ترجیحی ارز مورد استفاده در این قانون به نرخ سامانه معاملات الکترونیکی ETS (نرخ سامانه معاملات بین بانکی که مابین نرخ ارز ترجیحی و نیمایی است)، به دولت اجازه داده می‌شود منابع وصولی را به ردیف درآمدی شماره ۱۶۰۱۳۶ جدول شماره این قانون واریز نماید. منابع واریزی از محل ردیف شماره ۷۱-۵۳۰۰۰۰ جدول شماره این قانون صرف تامین معیشت و سلامت مردم می‌شود.

وی گفت: نرخ ارز در بودجه یکسان بوده و صرفا جنبه محاسباتی دارد که ۱۱۵۰۰ تومان محاسبه می‌شود و ارز ۴۲۰۰ تومانی نداریم.

بودجه

ضعف‌ها و ایرادات

ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی، ترفندی برای تامین کالاهای اساسی برای اقشار ضعیف بود که از ابتدای شوک‌های ارزی در سال ۹۷ در دستور کار قرار گرفت اما با گذشت زمان، از تاثیرگذاری آن بر معیشت مردم کاسته شد؛ در سال‌های ۹۷ و ۹۸، بسیاری از کارشناسان از ابهام در تعیین تکلیف بخش عظیمی از ارز دولتی تخصیص یافته به گروه‌ها و افراد خاص خبر دادند؛ گروه‌هایی که ارز دولتی ارزان گرفتند اما یا کالایی وارد نکردند یا کالاهای وارداتی را به قیمت گران در بازار آزاد فروختند. قرار بود ارز دولتی برای واردات کالاهای اساسی، نهاده های دامی و مواد اولیه تولید صرف شود اما در موارد بسیاری نتوانست اهداف تعیین شده را برآورده سازد و به گفته‌ی احسان سلطانی (کارشناس اقتصادی) همین ناکارآمدی، بهانه‌ای به دست دولتی‌ها داده است تا ارز دولتی را به کلی حذف کنند.

او در این رابطه به ایلنا می‌گوید: همیشه در طراحی‌ها و سیاستگذاری‌های اقتصادی، روال کار به همین منوال بوده است؛ یک طرحی که به خودی خود می‌تواند خوب باشد، بد اجرا می‌شود به گونه‌ای که فقط گروه‌های خاص را منتفع می‌سازد؛ بعد ادعا می‌کنند «رانت» به وجود آمده و در مرحله بعد، به خاطر مثلاً مبارزه با رانت، کل صورت مساله را پاک می‌کنند؛ یعنی کل طرح را از میان برمی‌دارند!

در سال ۹۹، روند بطئی و خزنده حذف ارز دولتی آغاز شده بود. برای سال جاری ۱۰.۵ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰تومانی برای کالاهای اساسی در نظر گرفته شده بود که براساس آمارهای رسمی تا انتهای آبان‌ماه بالغ بر ۶.۷ میلیارد دلار آن پرداخت شده است اما سلطانی می‌گوید: مشاهدات و محاسبات مستقل نشان می‌دهد که در سال جاری، بیش از ۴ میلیارد دلار ارز دولتی به کالاهای اساسی اختصاص داده نشده است.

او ادامه می‌دهد: اگر به روند رشد قیمت‌ها در سال جاری نگاه کنیم، می‌بینیم کالاهای اساسی سفره‌های مردم، قطاروار و پشت سرهم گران شدند؛ برنج به شدت گران شد؛ سپس شکر گران شد؛ روغن نباتی و کره، مدتی نایاب و بعد هم گران شد؛ مواد پروتئینی سفره‌های مردم مثل مرغ و تخم مرغ گران شدند؛ برخی اقلام دارویی، افزایش قیمت را تجربه کردند؛ پس نتیجه می‌گیریم، در سال جاری عملاً جریان تزریق ارز دولتی، قطع شده است. در سال آینده هم که قرار است کامل ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی را قطع کنند و در نتیجه، گرانی‌ها با سرعت و قدرت بیشتر ادامه خواهد داشت. ارز دولتی در صورت نظارت و کنترل جدی، می‌تواند تاثیر خوبی روی کنترل اقلام مواد غذایی داشته باشد و از سقوط معیشتی مردم فرودست جلوگیری کند اما چون نتوانستند کنترل و نظارت کنند حالا به بهانه ایجاد رانت، می‌خواهند آن را کامل قطع کنند!

آیا یارانه سه برابر خواهد شد؟

حذف ارز دولتی در سال آینده در حالی در دستور کار قرار گرفته که بر اساس جزء ۴ بند ب تبصره یک، دولت به‌دنبال مجوزی است تا با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و افزایش آن به‌ نرخ احتمالی ۱۱۵۰۰ تومان، میزان یارانه نقدی را ۳برابر افزایش دهد. اما سوال اینجاست که آیا دولت می‌تواند نظام یارانه‌ای را به صورت عادلانه و صحیح، پیش ببرد؛ آیا در یارانه‌پردازی‌های دولت، بازهم گروه‌های مستحق بسیار، خط نخواهند خورد؟!

مصائب نظام یارانه‌ای تا امروز به خوبی خود را نشان داده است اما بازهم دولت با وعده‌ی «یارانه بیشتر» قصد دارد گرانی نرخ ارز را در همه سطوح نهادینه کند و از کنترل قیمت‌های اساسی حتی روی کاغذ هم دست بردارد.

چرا به جای حذف کامل ارز دولتی که می‌تواند در همه سطوح گرانی به بار بیاورد – هم کالاهای اساسی و اقلام سفره مردم گرانتر خواهد شد و هم هزینه‌های تولید به دلیل گرانی مواد اولیه و ماشین آلات بالا خواهد رفت- دولت به سوی نظام‌مند کردن نظام تخصیص ارز دولتی و مطالبه‌گری بابت میلیاردها دلار ارز دولتی گمشده و بی‌سرانجام نمی‌رود؟ چرا از کسانی که ارز دولتی گرفتند و کالاهای ارزان وارد نکردند، نمی‌پرسد سرنوشت آن همه ارز ارزان چه شد؟ چرا باز هم تاوان رانتها و منفعت‌جویی‌های گروه‌های خاص، باید بر دوش کارگران و اقشار فرودست بیفتد؟!

علیرضا حیدری (کارشناس روابط کار و فعال کارگری) در ارتباط با ناکامی‌های قبلی به ایلنا می‌گوید: بیایند توضیح بدهند میلیاردها دلار ارز دولتی در این دو سال چه شد؛ چرا هیچ کالایی با قیمت دولتی و ارزان به دست مصرف‌کننده نرسید و چرا ارز دولتی، تبدیل به «رانت» شد؟

اما اگر ارز دولتی حذف شود، چطور قرار است طرح یارانه غذا یا همان طرحِ «تامین کالاهای اساسی» که در آن قرار است به ۲۰ میلیون نفر ماهانه ۱۲۰ هزار تومان و به ۴۰ میلیون نفر ۶۰ هزار تومان بدهند، امکان موفقیت خواهد داشت؟ وقتی ارز دولتی نباشد و کالاها نتوانند در زنجیره تامین در قالب یک نظام توزیع نظارت شده، ارزان به دست مصرف‌کننده برسند، ۱۲۰ هزار تومان و یا حتی سه برابر شدن این رقم، چقدر قدرت خرید در پی خواهد داشت؟!

به گفته حیدری، پیش‌شرط اصلی موفقیت طرح تامین کالاهای اساسی، اختصاص ارز دولتی به میزان کافی برای واردات کالاهای اساسی و توزیع آن از طریق شبکه‌های قابل اعتماد و تحت نظارت دولت است و اگر ارز دولتی نباشد، ۱۲۰ هزار تومان برای هر نفر، کارایی چندانی نخواهد داشت چون قدرت خرید آن به شدت افول می‌کند.

دولت با حذف ارز دولتی از بودجه، درآمدزایی بیشتر خواهد داشت اما بدون شک، مردم بیشتر از قبل ضرر خواهند کرد. سیاست دولت در حذف ارز دولتی این است که یارانه از واردکننده به مصرف‌کننده منتقل شود؛ جزء ۴ بند ب تبصره یک نیز این «امکان» را به دولت می‌دهد اما آیا واقعاً یارانه به دست مصرف‌کننده واقعی خواهد رسید؟! باتوجه به احتمال رد کلیات بودجه توسط مجلس یا دست‌کم تغییرات احتمالی آن در آینده، هنوز ممکن است ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی به کلی حذف نشود اما اگر این بیفتد و ارز دولتی حتی برای کالاهای اساسی حذف شود، تاثیر اولیه آن گرانی بیشتر و در نهایت، بی‌ارزش شدن یارانه غذا یا همان طرح تامین کالاهای اساسی است که در آن حداکثر پرداخت به خانوار ۵ نفره، ۶۰۰ هزار تومان است؛ آیا اگر این اتفاق بیفتد، براساس جزء ۴ بند ب تبصره یک، مبلغ یارانه غذا سه برابر خواهد شد؛ یعنی به هر نفر به جای ۱۲۰ هزار تومان، ۳۶۰ هزار تومان خواهند داد؟

کدام یارانه دو یا سه برابر می‌شود؟

رئیس سازمان برنامه و بودجه یک روز بعد از ارائه بودجه به مجلس یعنی در سیزدهم آذر در این رابطه گفت: یارانه ۴۵ هزار تومانی در سال ۱۴۰۰ نیز پرداخت می‌شود. دلار ۴۲۰۰ تومانی برای تامین کالاهای اساسی در نظر گرفته شده، اما چنانچه شرایط طوری باشد که این ارز حذف شود، یارانه‌ها ۲ تا ۳ برابر می‌شود.

با توجه به اینکه هنوز ابلاغیه پرداخت همان یارانه ۱۲۰ هزار تومانی توسط دولت صادر نشده، وعده دو یا سه برابر شدن یارانه‌های پرداختی را باید صرفاً یک وعده دانست؛ درضمن منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه از دو یا سه برابر شدن یارانه، همان یارانه ۴۵ هزار تومانی است و مشخص نیست با حذف ارز دولتی، چه بر سر یارانه الکترونیکِ طرح تامین کالاهای اساسی می‌آید که مدت‌ها بر سر آن پروپاگاندا و تبلیغات رسانه‌ای کردند! وقتی «کالای ارزان» دیگر حتی روی کاغذ هم درمیان نباشد، ۱۲۰ هزار تومان به چه درد یک فرد متعلق به فرودست‌ترین طبقات اجتماع می‌خورد؟ جالب اینجاست که کارگران بیمه شده و حداقل‌بگیر و بازنشستگان حداقل‌بگیر، جزو ۲۰ میلیون نفری که قرار است هر ماه ۱۲۰ هزار تومان بگیرند نیستند و اگر خیلی «خوش اقبال» باشند، در نهایت ماهی ۶۰ هزار تومان یارانه غذا نصیب‌شان خواهد شد!

علیرضا حیدری تاکید می‌کند: اگر قصدشان رسیدن به اهداف اصلیِ طرح تامین کالاهای اساسی یعنی تامین نیازهای سفره مردم فرودست با قیمت مناسب است، باید به همه کالاهای اساسی ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی اختصاص بدهند و نظارت کنند که کالاهای وارداتی و تامین شده با این ارز، به قیمت ارزان به دست مصرف‌کننده برسد والا این طرح نیز به سرنوشت طرح‌های یارانه‌ای قبلی دچار شده و روز به روز، یارانه دریافتی توسط مردم، بی‌ارزش‌تر خواهد شد!

کارنامه تخصیص ارز دولتی، نمره قبولی نمی‌آورد!

در مجموع نمی‌توان از کارنامه اختصاص ارز دولتی از ابتدای ۹۷ تا امروز دفاع کرد؛ این کارنامه مملو از نقاط تاریک و اعطای رانتهای سرشار به خواص نزدیک به بلوک‌های قدرت و ثروت است اما احسان سلطانی در این رابطه با تاکید بر اینکه همین امروز هم از ارز دولتی فقط شبحی باقی مانده، می‌گوید: نباید ارز دولتی را به گروه‌های خاص و نزدیکان به بلوک‌های قدرت می‌دادند؛ مثلاً در نیمه اول سال ۹۷.۶۰۰ میلیون دلار ارز دولتی به برخی خودروسازها دادند که این میزان اختصاص، سه برابر مدت مشابه در سال قبل بود؛ این خودروسازها هم ارز را گرفتند اما خودروی ارزان از چین وارد کردند و سودهای کلان به جیب زدند؛ بنابراین دولت باید اختصاص ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی را فقط به مایحتاج اساسی مردم و کارگران محدود می‌کرد تا امکان کنترل قیمت‌ها فراهم می‌شد. الان یک خانواده کارگری که زیر ۳ میلیون تومان درآمد دارد، نمی‌تواند برنج و مواد پروتئینی مانند مرغ و تخم مرغ بخرد و به دلیل شوک‌های ارزی پیاپی، قدرت خرید کارگران به کمترین سطح ممکن رسیده است.

او ادامه می‌دهد: اکنون ارز نیمایی به ۲۶ هزار تومان رسیده؛ در نتیجه قیمت پلاستیک و مواد بسته‌بندی، سه برابر شده؛ همین مساله موجب شده خوراکی‌های خانوار از آب معدنی گرفته تا مرغ و تخم مرغ، سرسام‌آور گران شود. با این حساب باید گفت «شوک‌های ارزی» موجب کاهش ارزش دستمزد و سرکوب مزدی شده است. کارگری که دو میلیون و خرده‌ای درآمد دارد، با این گرانی ارز چطور نیازهای سفره خود را تامین کند؛ جالب اینجاست که گرانی ارز موجب افزایش سهام واحدهای صنعتی شده و ارزش دارایی‌های فیزیکی کارفرمایان در یک دوره دو سال و چندماهه، شاید تا ده برابر بیشتر شده باشد اما در همین مدت دستمزد کارگران ۵۰ درصد هم افزایش واقعی نداشته؛ حالا همین صاحبان صنایع که هم ارزش سهامشان و هم ارزش دارایی‌هایشان چند برابر شده ادعا می‌کنند افزایش حقوق کارگر تورم زاست؛ همین‌ها وقتی ارز سه برابر می‌شود، سکوت می‌کنند و هیچ اعتراضی ندارند! چرا وقتی به دنبال سه برابر شدن نرخ ارز، قیمت مواد اولیه تولید سه برابر گران می‌شود، مشکلی ندارند اما وقتی دستمزد کارگر که درنهایت ده درصد قیمت تمام شده کالاها را تشکیل می‌دهد، می‌خواهد ۵۰ درصد افزایش یابد، واویلا سر می‌دهند؟! نظام تولید معیوب را ببینید! با ۳۰۰ درصد رشد مواد اولیه تولید، مشکلی ندارند با ۵۰ درصد رشد دستمزد مخالفند!

همین امروز هم کارگران اقلام اساسی بسیاری را از سفره‌های خود حذف کرده‌اند؛ با این وجود، دولت به جای «کنترل و نظارت» سراغ پاک کردن صورت مساله رفته و می‌خواهد ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی را کامل از چرخه اقتصاد حذف کند؛ به این ترتیب، همه کالاها بازهم گران خواهد شد، یارانه‌ها بی‌ارزش خواهد شد و قدرت خرید دستمزد باز هم سقوط خواهد کرد؛ با این حساب، کارگر حداقل‌بگیری که قرار نیست همان یارانه ناچیز ۱۲۰ هزار تومانی را بگیرد، چطور باید مایحتاج اساسی زندگی را تامین نماید؟ آیا دولت و نمایندگان مجلس خود را در قبال تامین کمترین حد خوراکی‌ها برای خانوارهای فرودست مسئول نمی‌دانند؛ آیا نباید دست کارگر به مواد غذایی حداقلی برسد تا بتواند سر پا بماند و چرخ‌های صنعت را بگرداند؟!

ایلنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۰۰ ، ۱۸:۲۳
کار مدیر

 

نگرانی شرکتی‌های مخابرات از گسترش تبعیض/ هفت میلیون تفاوت حقوق میان پیمانکاری و رسمی!

نگرانی شرکتی‌های مخابرات از گسترش تبعیض/ هفت میلیون تفاوت حقوق میان پیمانکاری و رسمی!

کارگران شرکتی مخابرات از گسترش تبعیض و عدم اجرای صحیح طرح طبقه بندی مشاغل انتقاد دارند.

کارگران شرکتی مخابرات در تماس با خبرنگار ایلنا، از نامه‌ای خبر دادند که در استان تهران خطاب به ادارات کل ارسال شده و پرسنل پیمانکاری را به سه قسمت تقسیم کرده است: آنها که قرار است در سال بعد ادامه کار دهند، پرسنل ضعیف که باید قرارداد یکماهه یا دوماهه داشته باشند و پرسنل باکیفیت که می‌توانند قرارداد سه ماهه داشته باشند!

شرکتی‌ها با انتقاد از این رویکرد می‌گویند: چرا امنیت شغلی و امید به آینده پیمانکاری‌های مخابرات هر روز در معرض تهدید بیشتر قرار می‌گیرد؛ ما از اینهمه تبعیض و بی‌عدالتی خسته شده و به ستوه آمده‌ایم.

یک پرسنل شرکتی در رابطه با تبعیض می‌گوید: من و یک همکار رسمی در یک اتاق می‌نشینیم و کارمان هم تقریباً یکی است؛ من سه میلیون تومان حقوقمی‌گیرم و ایشان ده میلیون! سابقه کار ما هم یکسان است.

پرسنل شرکتی مخابرات از عدم اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل براساس الزامات قانونی انتقاد دارند و می‌گویند: خواستار اجرای دقیق و عادلانه طرح طبقه‌بندی هستیم؛ طرحی که با مشارکت خود جامعه‌ی ذینفعان بایستی تدوین شود.

به گفته آنها، شرکتی‌های مخابرات عموماً از نظر تخصص، مدرک دانشگاهی و سابقه کار با رسمی‌ها برابر هستند فقط این گروه، قربانی تبعیض شده‌اند و قرار نیست هیچ نهادی به دادشان برسد.
ایلنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۰ ، ۱۹:۰۴
کار مدیر

دولت به نظرات نمایندگان کارگری توجه نمی‌کند/ «مزد منطقه‌ای» مرکزنشینی را افزایش می‌دهد/ امیدی به نتایج کمیته دستمزد نداریم

دولت به نظرات نمایندگان کارگری توجه نمی‌کند/ «مزد منطقه‌ای» مرکزنشینی را افزایش می‌دهد/ امیدی به نتایج کمیته دستمزد نداریم

کاظم فرج‌الهی معتقد است که افزایش دستمزد منطقه‌ای آثار منفی فراوانی دارد و یکی از این آثار، مهاجرت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ است. افزایش دستمزد منطقه‌ای مرکزنشینی را افزایش می‌دهد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، سه‌شنبه نهم دی‌ماه، جلسه سه‌جانبه کمیته دستمزد در شورایعالی کار با حضور نمایندگان دولت، کارگران و کارفرمایان برگزار شد. نمایندگان کارگری از اصرار کارفرمایان بر اجرای مزد منطقه‌ای و مزد صنوف در این جلسه خبر دادند. 

کاظم فرج‌الهی (فعال کارگری) درباره اجرای دستمزد منطقه‌ای گفت: کارفرمایانی که در جلسه مذاکرات مزدی، دستمزد منطقه‌ای را پیشنهاد می‌دهند به‌طور قطع خواهان افزایش دریافتی کارگران در مناطق حاشیه‌ای نیستند. بنا به گفته نمایندگان کارفرمایان در جلسه سه‌جانبه کمیته دستمزد، هزینه زندگی در مناطق حاشیه‌نشین نسبت به مرکز کمتر است. آن‌ها با استدلال‌های خود می‌خواهند هزینه‌های تولید در مناطق حاشیه‌نشین را کاهش دهند. 

او ادامه داد: من بازهم تاکید می‌کنم، کارفرمایان بر این باور هستند که هزینه‌های زندگی در این مناطق حاشیه‌ای و مرزنشین کمتر است و به تبع آن باید دستمزد کارگران در این مناطق کمتر باشد. با توجه به زیست شخصی خود می‌گویم، این استدلال غلط است. من در مناطق روستایی یکی از شهرهای شمال ایران زندگی می‌کنم. هزینه برخی از خدمات و کالاهای زندگی در مناطق حاشیه‌نشین به دلایلی مثل هزینه حمل و نقل، نسبت به مرکز بیشتر است. شاید تصور این موضوع سخت باشد اما قیمت تمام شده نان در برخی از مناطق استان‌ها نسبت به مرکز بیشتر است. 

این فعال کارگری تشریح کرد: اگر قرار می‌بود دستمزد منطقه‌ای اعمال شود، مزد باید بر اساس تصمیمات و مذاکرات در جلسات سه‌جانبه کمیته دستمزد هر منطقه مشخص شود. اگر بخواهیم جلسات را به صورت منطقه‌ای برگزار کنیم باید از تشکل‌های قوی و بنیادی کارگری برخوردار باشیم. نمایندگان کارگری باید در جلسات حضوری قدرتمند و توانایی چانه‌زنی داشته باشند. توانایی حمایت از منافع جامعه کارگری، مهم‌ترین ویژگی برای نمایندگان کارگران در جلسات کمیته دستمزد است. 

وی معتقد است: تشکل‌های کارگری در پایتخت چندان قوی نیستند و در استان‌های دیگر به ویژه مناطق محروم به هیچ وجه وجود ندارند. مذاکرات دستمزد منطقه‌ای زمانی معنا و مفهوم به خود می‌گیرد که هر منطقه‌ای از نمایندگان کارگری پرقدرت و با توان مذاکره‌ای بالا بهره ببرد. وقتی که چنین موضوعی وجود ندارد، دستمزد منطقه‌ای منطقی نخواهد بود و به زیان کارگر است. این پدیده همچنین باعث ترویج مهاجرت از سایر استان‌ها به مرکز می‌شود. 

فرج‌الهی با انتقاد از عملکرد دولت گفت: وقتی صحبت از جلسه سه‌جانبه کمیته دستمزد در شورایعالی کار مطرح می‌شود، دولت باید حضوری بی‌طرفانه و میانجی‌گرانه در این جلسات داشته باشد اما نقش دولت نه تنها بی‌طرفانه نیست بلکه دولت حامی کارفرمایان است. این یعنی قوانین حاکم بر کشور سرمایه‌داری است و برخی از دست‌اندرکاران اجرایی در فعالیت‌های اقتصادی به عنوان کارفرما حضور دارند. تا زمانی‌که چنین شرایطی در بازار کار وجود دارد نباید امیدی به بهبود اوضاع داشته باشیم. 

او ادامه داد: در جلسات سه‌جانبه کمیته دستمزد، کارفرما و دولت بایکدیگر در یک تیم قرار می‌گیرند. متاسفانه، دولت و کارفرما در تمام تشکل‌های کارگری حضور دارند. اگر آیین‌نامه‌های تشکیل شوراهای اسلامی و انجمن صنفی را مطالعه کنید، خواهید فهمید دولت همواره نقشی پررنگ در تشکل‌های کارگری دارد و در امور دخالت می‌کند. دولت حتی در فرآیند تشکیل مجامع عمومی انجمن‌های صنفی نیز حضوری دخالت‌گرایانه دارد. همچنین دولت اساسنامه مطبوع خود را به شورای اسلامی کار تحمیل می‌کند و نماینده کارفرما در این تشکل کارگری حضور دارد. 

این فعال کارگری گفت: نمایندگانی که در شورای عالی کار به عنوان نماینده کارگری حضور دارند، انسان‌های دلسوزی هستند اما سازوکار حاکم بر امور غیردموکراتیک است. وقتی سازوکار غیردموکراتیک باشد، نماینده کارگران قدرت زیادی نخواهد داشت. مذاکرات مزدی سال گذشته نشان می‌دهند، کارفرما و دولت اهمیتی برای نمایندگان کارگری و مطالبات آن‌ها در کمیته دستمزد قائل نیستند. بر اساس آیین‌نامه شورایعالی کار، احکام صادره نیاز به ۶ رای دارد. دولت و کارفرما در مجموع ۶ نماینده در شورای عالی کار دارند. هنگامی‌که دولت و کارفرما از نظرات یکدیگر حمایت می‌کنند و تعداد آرای آن‌ها برای تصویب آرای صادره به حد می‌رسد، دیگر بین حضور یا عدم حضور نماینده کارگری تفاوتی نخواهد بود. 

این فعال کارگری در پایان گفت: تجربه‌های قبلی نشان می‌دهد، آزموده را آزمودن خطاست و نباید امیدی به نتایج کمیته دستمزد فعلی داشت. دستمزد فعلی حدود یک سوم از قیمت تامین معیشت زندگی و سبد کالایی خانوار است.

ایلنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۰۹
کار مدیر

بی‌توجهی بهزیستی به دغدغه کارگران معلول/ آیا مصیبت کارگران معلول در کارگاه‌ها پایانی دارد؟

بی‌توجهی بهزیستی به دغدغه کارگران معلول/ آیا مصیبت کارگران معلول در کارگاه‌ها پایانی دارد؟

وضعیت کارگاه‌ها کشور منعطف نیست و این موضوع سبب بروز مشکلاتی برای معلول_کارگران شده است. این مشکلات سبب بیکاری این گروه از کارگران شده و آن‌ها را خانه‌نشین کرده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مناسب‌سازی کارگاه‌ها یکی از مطالبات اصلی کارگران دارای معلولیت است اما الزام قانونی در ارتباط با این موضوع وجود ندارد. فقدان الزام قانونی تنها مشکل معلول_کارگران نیست، آن‌ها به دلیل پایین بودن امنیت شغلی از طرح شکایت علیه مناسب‌نبودن کارگاه‌ها واهمه دارند. این طور به نظر می‌رسد، آن‌ها حاضر هستند سختی رفت و آمد کارگاه‌ها را به جان بخرند اما بیکار نشوند. 

اینطور نباید تصور کرد که مشکلات کارگران دارای معلولیت به ورودی و خروجی کارگاه‌ها محدود می‌شود. این گروه از کارگان درحین کار نیز با چالش‌های متعددی روبرو هستند. مشکلات سرویس بهداشتی، مشکلات محیط داخل کارگاه مثل میز و صندلی مورد استفاده افراد معلول و مشکلات حمل و نقل به محل کار است.

مناسب‌سازی کارگاه‌ها ضرورتی فراموش شده

خیلی از افراد به خاطر مناسب‌سازی نبودن از کار بیکار شده‌اند یا با مشکلات عدیده سر کار می‌روند. ساعت‌ها به خاطر مناسب‌سازی نشدن محیط کار هیچ چیز نمی‌خورند مبادا به سرویس بهداشتی نیاز پیدا کنند. این مسئله خود موجب بیماری‌ها ازجمله عفونت روده‌ای، عفونت دستگاه ادراری و گوارشی می‌شود. واقعا مشکل حادی است که صبح تا شب استکانی آب یا چای نخوری مبادا به سرویس بهداشتی احتیاجی پیدا کنی. کسانی می‌گفتند که وقتی نیاز به سرویس بهداشتی دارند مجبور می‌شوند مرخصی ساعتی بگیرند تا خانه یا محیطی مناسب از سرویس فرنگی استفاده کنند. 

بهروز مروتی (مدیر کمپین حمایت از افراد دارای معلولیت) در ارتباط با محیط کار منعطف توضیح داد: متاسفانه هیچ نظراتی درباره شرایط محیطی کارگاه‌های خصوصی وجود ندارد. نه تنها به مناسب‌سازی واحدها و کارگاه‌های خصوصی توجهی نمی‌شود بلکه از نظر اجرای قانون کار نیز مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرند. بسیاری از کارفرماها، حدود یک سوم یا یک چهارم حداقل دستمزدوزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را به افراد دارای معلولیت پرداخت می‌کنند و در حق این گروه از کارگران اجحاف می‌کنند. 

مسئولیت نظارت بر مناسب‌سازی به عهده یک ستاد است که در ماده ۳ قانون حمایت از افراد دارای معلولیت مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس ماده ۳؛ به منظور نظارت و هماهنگی جهت مناسب‌سازی و همچنین نظارت بر اجرای ماده ۲ این قانون ستاد هماهنگی و پیگیری مناسب‌سازی کشور تشکیل می‌شود که اعضای آن شامل وزیر کشور یا معاون مربوطه (رئیس)، رئیس سازمان (دبیر)، معاون ذیربط وزیر راه و شهرسازی، معاون ذیربط وزارت صنعت، معدن و تجارت، معاون ذیربط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، معاون ذیربط وزارت آموزش و پرورش، معاون ذیربط سازمان برنامه و بودجه، معاون ذیربط سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران (به عنوان عضو ناظر و بدون حق رأی)، معاون ذیربط بنیاد شهید و امور ایثارگران، نماینده تشکل‌های غیردولتی جانبازان (به عنوان عضو ناظر و بدون حق رأی)، نماینده شبکه‌های ملی تشکل‌های مردم نهاد معلولان (به عنوان عضو ناظر و بدون حق رأی)، رئیس شورایعالی استان‌ها (به عنوان عضو ناظر و بدون حق رأی)، نماینده سایر دستگاه‌های دولتی حسب مورد بنا به دعوت رئیس ستاد است. 

بر اساس تبصره ۱ و ۲ همین ماده، این ستاد مکلف است بر امر مناسب‌سازی ساختمان‌ها و اماکن دولتی و عمومی دستگاه‌های مذکور در ماده (۲) این قانون نظارت و گزارش‌های اقدامات آن‌ها را درخواست نماید و آیین‌نامه اجرایی این ماده ظرف مدت شش ماه از ابلاغ این قانون توسط سازمان و با مشارکت وزراتخانه‌های کشور، راه و شهرسازی و سازمان برنامه و بودجه کشور تهیه می‌شود و به تصویب هیئت وزیران می‌رسد. 

مدیر کمپین حمایت از افراد دارای معلولیت تصریح کرد: ستاد مناسب‌سازی کشور را داریم اما این ستاد نسبت به مسائل کارگاه‌های خصوصی بی‌تفاوت است. اگر معلول_کارگران درباره شرایط محیطی کارگاه‌های خود به ستاد گزارشی ارائه دهند، این جمله را در پاسخ خواهند شنید: ستاد مناسب‌سازی مسئولیتی درقبال کارگاه‌های بخش خصوصی ندارد.

الزامی قانونی درباره مناسب‌سازی کارگاه‌ها وجود ندارد

او توضیح داد: متاسفانه الزامی قانونی درباره مناسب‌سازی کارگاه‌های وجود ندارد. دولت شهرداری‌ها موظف به اجرای مناسب‌سازی کرده اما توجهی به واحدها و کارگاه‌های خصوصی نمی‌کند. در واقع باید اینطور عنوان کرد، مناسب‌سازی در بخش خصوصی به فراموشی سپرده شده است. دولت به کارفرما توجه می‌کند، اگر کارفرمایی یک کارگر دارای معلولیت را استخدام کند، دولت دو بسته تشویقی برای او درنظر می‌گیرد. دولت بسته تشویقی برای کارفرما درنظر می‌گیرد اما شرایط کار معلولان و الزامی شدن را نادیده می‌گیرد. 

وی افزود: دستگاه‌های دولتی مکلف به اجرای مناسب‌سازی هستند ولی اقدامی در ارتباط با این موضوع نمی‌کنند. من در مشاهدات میدانی خود دیده‌ام، وزارتخانه‌های کشور، صنعت، معدن و تجارت، فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان برنامه و بودجه کشور، شورای فرهنگ عمومی مناسب افراد معلول نیست و حتی دبیرخانه این ارگان‌ها مناسب‌سازی نشده است. بر اساس قانون، ستاد مناسب‌سازی مسئول رسیدگی به این دست از مسائل است. وقتی که این ستاد به وظایف قانونی خود عمل نمی‌کند چه انتظاری از این ستاد در قبال کارگاه‌های خصوصی می‌توان داشت. 

مروتی در ارتباط با این موضوع ادامه داد: ابزارآلات مثل میز، صندلی و ابزار نیز مناسب این افراد نیست. وضعیت سرویس‌های بهداشتی کارگاه‌ها نیز مناسب شرایط جسمانی این گروه نیست. سازمان بهزیستینسبت به وضعیت جسمانی و شرایط شغلی این گروه از کارگران آگاه است اما از کارگاه‌ها بازرسی دوره‌ای نمی‌کند. من تاکید می‌کنم، شرایط کاری این افراد به معنای سخت و طاقت‌فرساست اما سازمان بهزیستی به این موضوع ورود نمی‌کند.

 

سازمان بهزیستی نسبت به وضعیت کارگران معلول بی‌توجه است

مدیر کمپین حمایت از افراد دارای معلولیت تشریح کرد: کارگران معلول توانای استفاده از سرویس‌های بهداشتی رایج را ندارند، مناسب‌سازی سرویس بهداشتی نیز بسیار مهم است. گزارش‌های از شاغلان دارای معلولیت به دست ما رسیده که به دلیل نامناسب بودن سرویس بهداشتی، بیکار شده‌اند. بیکاری تنها مشکل ناشی از نامناسب بودن سرویس بهداشتی نیست، برخی از معلول_کارگران به دلیل اینکه توانایی استفاده از سرویس بهداشتی را ندارند، از خوردن و آشامیدن در محل کار امتناع می‌کنند. نخوردن و نیاشامیدن در کارگاه‌ها نیز سبب بروز مشکلاتی دیگر برای معلول_کارگران می‌شود. 

او گفت: وضعیت شغلی کارگران دارای معلولیت به هیچ ووجه مناسب نیست و کرونا نیز مزید بر علت شده است. متاسفانه معلول_کارگرانی در روزهای کرونایی بیکار شده و مشکلات معیشتی گریبانگیر آن‌ها را گرفته است. این گروه کارگری تحت پوشش چتر حمایتی هیچ سازمانی نیستند. متاسفانه سازمان بهزیستی آمار و ارقامی از تعداد کارگران بیکار شده و گرفتار مشکلات معیشتی ندارد. ما در کمپین نیز اطلاعاتی درباره آن‌ها نداریم. اگر کارگر شرایط وزارت کار را داشته باشد از مقرری بیمه بیکاری برخوردار خواهند شد اما این افراد از عادی‌ترین حقوق کار محروم هستند. متاسفانه کارفرما با افراد دارای معلولیت قرارداد نمی‌بندند و قرارداد آن‌ها به صورت شفاهی است. اگر آن‌ها از کارفرمای خود شکایت کنند، به راحتی دستمزد ناچیز خود را از دست می‌دهند. 

اشتغال برای امرار معاش بدیهی‌ترین حق هر انسانی است اما معلول-کارگران مشکلات دیگر کارگران را به صورت مضاعف تجربه می‌کنند. مناسب‌سازی یکی از مطالبات حیاتی افراد دارای معلولیت برای حضور در جامعه، اشتغال و ارتزاق است اما واضح و روشن است که از این مولفه‌ها محروم هستند. با این‌حال جریان مطالبه‌گری در بین معلولان به راه افتاده و روزنه امید گشوده شده است اما به نظر می‌رسد سازمان بهزیستی به عنوان یکی از حامیان اصلی این گروه از کارگران، توجهی به آن‌ها نمی‌کند.
ایلنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۳۵
کار مدیر

مرخصی کار و شرایط آن یکی از محبوب ترین موضوعات برای کارمندان است. یک کارمند پس از گذشت مدتی از کار و احساس خستگی در خود نیاز به استراحت پیدا میکند. البته نه فقط برای استراحت و تفریح بلکه برای اهداف دیگری نیز استفاده میشود. انواع مرخصی در قانون کار به مواد مختلفی استناد میشود. از نوع استحقاقی گرفته تا ازدواج یا نوع اجباری آن. اینکه در سال یک کارگر چند روز حق مرخص شدن دارد یکی از پرتکرارترین سوالات است.

ما قصد داریم در این مقاله تمامی انواع آن را برای شما شرح دهیم. همچنین پاسخگوی تمامی سوالات شما در مورد مرخصی کار باشیم. پس با شرکت حسابداری بیلان مهر همراه باشید. ( بیلان مهر ارائه دهنده خدمات قوانین کار و تامین اجتماعی در اصفهان می‌باشد. )

نحوه محاسبه مرخصی در قانون کار

مرخصی حقی است که برای یک کارگر یا کارمند طبق قانون در نظر گرفته شده است. بر این اساس یک کارمند میتواند در روز های غیر تعطیل در محل کار خود حضور نیابد. البته گرفتن آن دارای شرایط خاصی است.  انواع و اقسام مختلفی از آن وجود دارد. و گرفتن آن نیز مشروط به تایید کارفرما میباشد. نحوه محاسبه در قانون کار در شرایط مختلف فرق دارد. تک تک شرایط و انواع آن را برای شما آماده کرده ایم. اگر موارد زیر را مطالعه کردید و پاسخ سوال خود را در بین آن ها نیافتید ، در قسمت نظرات سوالات خود را با ما در میان بگذارید.

مرخصی استحقاقی کارگران در قانون کار چیست  ؟

مرخصی استحقاقی به تعطیلی با حقوقی که قانون برای کارگر در نظر گرفته است اطلاق میشود. کارگران  در هر ماه 2.5 روز استحقاقی طلب دارند. این عدد در سال می‌‌شود ۱۹۲ ساعت که معادل ۲۶ روز است. که 4 جمعه در هر ماه نیز به این مقدار اضافه میشود. بنابراین هر کارگر در سال 30 روز مرخص شدن با حقوق دارد که به آن استحقاقی می گویند.

قانون مرخصی ساعتی وزارت کار  چیست ؟

مرخصی ساعتی جزئی از استحقاقی است. مقدار آن بستگی به کارفرما دارد . مقدار آن می تواند بین 2 ساعت الی 6 ساعت باشد. اگر مقدار آن به 8 ساعت برسد برابر با یک روز مرخصی کامل می‌باشد.

معمولا برای کارهای ضروری ، مخصوصا در ابتدای صبح از آن استفاده میشود.

یک کارگر چند روز در سال استحقاقی دارد ؟

طبق قانون کار یک کارگر  در سال 26 روز حق مرخصی دارد . برخی از کارفرمایان به  میل خود تا 30 روز نیز این مقدار را افزایش میدهند.

آیا روز کارگر تعطیل است ؟

طبق قانون کار جمهوری اسلامی ایران ، روز 11 اردیبهشت که روز جهانی کارگر است تعطیل می‌باشد. بنابراین کارفرما باید در این روز ، کارگران خود را مجبور به کار کند.

مرخصی ازدواج  و فوت

اگر کارمندی ازدواج دائم کند به او 3 روز مرخصی استحقاقی تعلق میگیرد. این جدای از استحقاقی است و از مقدار آن کاسته نمی شود. همچنین اگر خدایی نکرده کارمندی همسر ، فرزند  یا پدر و مادر خود را از دست بدهد نیز سه روز به او تعلق خواهد گرفت.

طبق ماده 73 قانون کار ، زمان این مرخصی ها از زمان ازدواج یا فوت عزیزان شروع میگردد. کارمند نمی تواند از این تعطیلی در زمان دیگری بهره ببرد و آن را برای زمان دیگری استفاده کند.

مرخصی زایمان

برای حمایت از زنان شاغل این نوع مرخصی زایمان در نظر گرفته شده است. حقوق زن باردار در این مدت توسط کارفرما پرداخت نمیشود. بلکه توسط سازمان تامین اجتماعی پرداخت خواهد شد. در این مدت عیدی و سنوات نیز شامل خانم باردار خواهد شد. و همچنین جزو سابقه کاری او نیز حساب میگردد. مدت زمان آن برابر با 9 ماه می‌باشد. که باید تمامی این 9 ماه حقوق و مزایا توسط تامین اجتماعی به خانم باردار پرداخت گردد.

مدارک لازم برای گرفتن کمک هزینه بارداری و زایمان

  • دفترچه درمانی

  • گواهی پزشک معالج

  • تاییدیه مراجع پزشکی ذیربط

  • فتوکپی کلیه صفحات شناسنامه پدر و مادر

  • فتوکپی شناسنامه فرزند

  • خلاصه پرونده ترخیص بیمارستان

 

آیا مرخصی زایمان برای مردان وجود دارد ؟

مردانی که هم خودشان هم همسرشان شاغل هستند ۱۴ روز مرخصی در زمان تولد فرزندشان خواهند داشت. اما نکته مهم این است که خانم باید از حق زایمان خودش استفاده کرده باشد. این فقط برای زمان تولد فرزند است و قابل بازخرید یا استفاده در زمان دیگری نیست و در صورت عدم استفاده از بین میرود.

 

مرخصی اجباری غیر قانونی است

بعضی از کارفرماها کارگاه را تعطیل میکنند و به کارگر مرخصی اجباری میدهند. اگر این تعطیلی اجباری بدون پرداخت حقوق به کارگر باشد ، کاری غیر قانونی است. در این ایام تعطیل غیر رسمی که توسط کارفرما کارگاه فعالیتش را متوقف کرده ، باید مزد و مزایای قانونی کارمندان تمام و کمال پرداخت شود.

کارفرما تنها در صورتی می تواند کارگاه را تعطیل و کارگر را به مرخصی بفرستد که در این ایام، مزد و مزایای قانونی وی را پرداخت نماید. کارکنان نباید تاوان بی کفایتی مدیران را بپردازند.

به بیان دیگر تعطیلی یک جانبه کارگاه و کارکنان در ایام غیر تعطیل، و عدم پرداخت مزد و مزایای کارگران، از مصادیق تعلیق قرارداد کار است و کارگران می توانند جهت احقاق حق خود در مراجع حل اختلاف وزارت کار علیه کارفرما طرح دعوی کنند.

کارفرما همچنین حق ندارد که تعطیلی اجباری را از استحقاقی کم کند. چون استحقاقی باید بای توافق طرفین باشد نه یکجانبه از سمت کارفرما.

مرخصی استعلاجی چند روز در سال است ؟

مرخصی استعلاجی تحت شرایط مختلف صورت میگیرد. تعداد آن نیز با تاییدیه های مختلف و به مقادیر مختلف است. چنانچه مقدار آن در هر بار کمتر از 7 روز باشد یا در طول سال مجموع آن کمتر از 15 روز باشد تاییدیه پزشک معالج کافی است. اگر مدت استراحت بیش از 15 روز و در سال کمتر از 60 روز باشد ، باید به تایید پزشک معتمد سازمان برسد. اما اگر مدت آن بیش از 60 روز در سال باشد باید به تایید شورای پزشکی تامین اجتماعی برسد.

استعلاجی کمتر از 3 روز

شرایط مرخصی استعلاجی کمتر از 3 روز چگونه است ؟  آیا کارفرما برای 3 روز اول بیماری باید حقوقی به کارگر پرداخت کند ؟ تعهد کارفرما برای 3 روز اول استعلاجی چیست ؟

به موجب بند یک ماده 62 قانون تامین اجتماعی، استراحت پزشکی بیماری عادی (بستری نشدن، حادثه نبودن، ادامه بیماری قبلی نبودن) از روز چهار پرداخت می شود، اما مدت استراحت سه روز اول جزء سابقه پرداخت حق بیمه محسوب می شود.

مرخصی بین تعطیلات

برخی سوال میکنند که اگر بین 2 تعطیلی را مرخصی بگیرند ، آیا اون 2 روز تعطیل نیز جزو مرخصی آنها محسوب می گردد ؟ طبق قانون چنین نیست و فقط روزی که خودش تعطیلی غیر رسمی بوده است برای کارمند حساب میگردد و از استحقاقی او کم میکند. کارفرما حق ندارد روز های تعطیلی رسمی را به دلیل اینکه کارگر ما بین آن یک مرخصی گرفته است ، جزو استحقاقی او حساب کند. تعطیلی رسمی طبق قانون دارای حقوق و مزایا می‌باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۵۷
کار مدیر